روش اکتساب فناوری |
توضیح |
تملک شرکت |
یک شرکت بهمنظور دسترسی به یک فناوری موردنظر، شـرکت دیگـری را تملک میکند. |
اکتساب آموزش |
یک شرکت افراد متخصص در یک نظام فناورانه معین را به کار میگیرد یا یک شرکت کوچـک را کسب میکند تا به افراد آشنا با یک صلاحیت فناورانه و مدیریتی معین دسترسی پیدا کند. |
ادغام |
یک شرکت با شرکت دیگری که دارای فناوری موردنظر اسـت ادغـام میشود و یک شرکت جدید از ادغام این دو شرکت موجود به وجود میآید. |
اخذ لیسانس |
یک شرکت برای یک فناوری معین، لیسانس اخذ میکند. |
شراکت جزئی |
یک شرکت سهمی را در سازمان منبع که در آن یک فناوری موردنظر توسعه یافته است، میخرد اما کنترل مدیریتی ندارد. |
سرمایهگذاری مشترک |
یک شرکت در سرمایهگذاری مشترک درگیر میشود و بنگاه سومی باهدف نوآوری فناورانه معـین خلق میکند. |
تحقیق و توسعه مشترک |
یک شرکت با سایر شرکتها توافق میکند که تحقیق و توسعه در مورد یک فناوری معین را بهصورت مشترک و بدون مبادله سهام انجام دهند. |
قرارداد تحقیق و توسعه |
یک شرکت توافق میکند که هزینهی تحقیق و توسعه را در یک مؤسسه تحقیقاتی یا دانشگاه یا یک شرکت نوآور کوچک برای یک فناوری معین تأمین کند. |
تأمین بودجه تحقیقات |
یک شرکت تحقیق اکتشافی را در یک مؤسسه تحقیقاتی یا دانشگاه یا یک شرکت نوآور کوچک تأمین مالی میکند تا فرصتها و ایدههایی را برای نوآوری پیگیری کند. |
ائتلاف |
یک شرکت بهمنظور رسیدن به هدف مشترک نوآوری فناورانه، منابع فناوری را (همراه با مبادله سهام) با سایر شرکتها به مشارکت میگذارد. |
کنسرسیوم |
چندین شرکت و مؤسسه عمومی تلاشهای خود را یکی میکنند تا بـه یـک هـدف مـشترک نـوآوری فناورانه (بدون مبادله سهام) دست یابند. |
شبکهسازی |
یک شرکت شبکهای از ارتباطات ایجاد میکند تا سرعت خـود را در نظـام فناورانه حفـظ کنـد، مزیت رقابتیاش را از دست ندهد و فرصتهای فناورانه و روندهای تکاملی را به دست آورد. |
سفارش به منابع بیرونی (برونسپاری) |
یک شرکت فعالیتهای فناورانه را به خارج از شرکت میسپرد و سپس بهسادگی خروجی مرتبط را تصاحب میکند. |
روشها و مدلهای همکاری میان شرکتها
انتخاب میان اکتساب یک فناوری از منابع بیرونی سازمان یا توسعه آن بهصورت داخلی، یک تـصمیم استراتژیک کلیدی است. اکتساب خارجی نیازمند همکاری با شرکتهای دیگر است و برای انجام همکاری صحیح، لازم است ابتدا مدل اکتساب فناوری تعریف شود. به عبارت دیگر تصمیمگیرنده پس از تصمیمگیری در مورد اکتساب یک فناوری معین از منابع بیرونی سازمان، باید مناسبترین روش این کار را شناسایی کند.
انتخاب میان اکتساب یک فناوری از منابع بیرونی سازمان یا توسعه آن بهصورت داخلی، یک تـصمیم استراتژیک کلیدی است. اکتساب خارجی نیازمند همکاری با شرکتهای دیگر است و برای انجام همکاری صحیح، لازم است ابتدا مدل اکتساب فناوری تعریف شود. به عبارت دیگر تصمیمگیرنده پس از تصمیمگیری در مورد اکتساب یک فناوری معین از منابع بیرونی سازمان، باید مناسبترین روش این کار را شناسایی کند.
مراجعه به منابع فناوری خارج از سازمان یک روند مهم در دو دهه اخیر بوده است. تحقیقات نشان میدهد که اتکا به منابع خارجی برای تأمین فناوریها و دانش مورد نیاز، افزایش چشمگیری یافته است و انتظار میرود که این روند همچنان ادامه یابد؛ اما تصمیمگیری استراتژیک دربارهی توسعهی داخلی، همکاری یا خرید فناوری از منابع خارجی شامل متغیرهایی است که باید به آنها توجه شود:
در دسترس بودن و کیفیت منابع بیرونی:
یک عامل بدیهی و پیشنیاز برای اکتساب بیرونی فناوری، «در دسترس بودن و کیفیت منابع بیرونی فناوری» است (خصوصاً هنگامیکه قوانین و مقررات، مانعی بر سر راه اکتساب فناوری میشود). ارزیابی نیاز به همراه شناسایی و انتخاب صحیح فناوریهای موجود و امکان اکتساب آنها، گامهای اولیهی مهم در راه همکاری با شرکتهای دیگر است.
زمان:
روش اکتساب بر زمان صرف شده برای توسعه یک فناوری بسیار تأثیرگذار است. اکتساب از منابع بیرونی معمولاً زمان توسعه را کاهش میدهد (خرید فناوری سریعترین روش اکتساب است). بهطورکلی، مدتزمان فرایند توسعهی مشارکتی از توسعهی داخلی کوتاهتر اسـت. البته زمان صرفهجویی شده در فرایند توسعه فناوری مشارکتی ممکن است صرف تنظیم موافقتنامه همکـاری و هماهنگی طرفین شـود. هـر چـه شـکل سـازمانی همکاری، یکپارچهتر و رسمیتر باشد، به زمان بیشتری برای توافق نیـاز اسـت. بهعلاوه توانـایی بهـرهبـرداری مـؤثر و سـریع از فناوری بهدستآمده از منبع بیرونی، به توانمندیهای داخلی بستگی دارد. هر چه هدف همکـاری مبهمتر و تعریفنشدهتر باشد، توانمندی داخلی بیـشتری موردنیـاز اسـت تـا بهصورت مـؤثر از نتـایج همکـاری در کوتاهمدت بهرهبرداری شود.
صیانتپذیری:
اکتساب بیرونی فناوری بر صیانت از مزایای حاصل از نوآوری اثر میگذارد. همکاری ممکن است صیانت فناوری را کـاهش دهد؛ زیرا به معنای سهیم شدن در نتایج فعالیت نوآوری فناورانه است. توسعه داخلی تضمینکننده بیشترین صیانت است.
شتاب در یادگیری:
به دست آوردن منابع خارجی فناوری، یکی از ابزارهای اصلی یادگیری سریع دانش انباشته است. تأثیر یادگیری ناشی از یـک همکاری به نوع رویکرد شرکت در مورد همکاری فناورانه بستگی دارد. هامل تأکید دارد که شرکتها ممکن اسـت، همکاریها را باهدف اولیه «یادگیری» و یا «کسب منافع مالی» انجـام دهنـد کـه رویکـرد اول، صـیانتپذیری نتـایج همکـاری را نیز، بیشتر امکانپذیر میسازد. این عامل باید در انتخاب شریک همکاری در نظر گرفته شود همانگونه کـه برخـی شرکتهای مـشهور طـی همکاریها، از شرکتهای دیگر یادگیری عمیقی داشتهاند.
هزینهها:
اگر دستیابی به منابع بیرونی فناوری آسان باشد، معمولاً هزینههای اکتساب کاهش مییابد. تسهیم منابع بین شرکا نیز هزینههای توسعه را کاهش میدهد هرچند اگر زمان و درنتیجه منابع صرف شده بـرای برقـراری همکـاری، زیـاد باشـد، کـاهش هزینهها کمتر از حد انتظار خواهد بود. هزینه خرید یک فناوری ممکن است بسته به قدرت چانـهزنـی و نـوع قـرارداد بهطور چشمگیری تغییر کند.
ریسک فنی و آشنایی با فناوری:
همکاری در مرحله توسعه یک فناوری، به شرکت اجازه میدهد که شرکا را در ریـسک فنـی سـهیم سـازد. ایـن ریسک به توانمندیهای داخلی شرکت بستگی دارد. هرچه منابع در دسترس داخلی کمتر باشد، ریسک فنی بیشتر است؛ بنابراین، یک شرکت به علت محدودیتها و یا عدم آشنایی با فناوری مربوطه، ممکن است همکاری را به توسـعه داخلـی یـک فناوری ترجیح دهد. درصورتیکه شرکتها با فناوری آشنا باشند تمایل دارند تا آن فناوری را بهصورت داخلی توسعه دهند. از سـوی دیگر، همکاری بهسادگی میتواند راهی برای افزایش میزان منابع تخصیصی به یک پروژه توسعهای معین باشـد. افـزایش میـزان منابع، ریسک فنی پروژه را کاهش میدهد. نهایتاً میتوان ادعا کرد که خرید فناوری، تا حد بسیار زیادی ریسک توسعه آن را حذف میکند.
دسترسی به داراییهای مکمل:
شرکتهای فاقد داراییهای مکمل نوآوری، در مرحله معرفی فناوری مجبور به همکاری میشوند. اگر آنها فاقـد توانمندیهای تولید، توزیع و خدمات پس از فروش باشند ممکن است همکاری در مرحله تجاریسازی فناوری را انتخاب کنند. اغلب همکاریهای بین شرکتهای کوچک و بزرگ بر اساس چنین تبادلاتی پایهگذاری شده است. شرکتهای کوچکی که نوآوریها را توسعه مـیدهنـد، قادر به بهرهبرداری و تجاریسازی آنها نیستند و شرکتهای بزرگ داراییهای مکمل موردنیاز را فراهم میکنند.
ریسک تجاری و آشنایی با بازار:
تکیه بر منابع بیرونی میتواند ابزاری اصلی برای تسهیم ریسک با سایر شرکتها در تجاریسازی یک فناوری جدیـد باشـد. دسترسی به توانمندیهای تولید، کانالهای توزیع و شبکه خدمات پس از فروش شرکتهای دیگر، تسهیم ریسک شکست تجـاری را ممکن میکند. اگر دانش شرکت راجع به بازار ناچیز باشد، ریسک تجاری زیاد است. در حقیقت، در نوآوری، دانش بـازار بهاندازه دانش فنی اهمیت دارد. اگر فرایند نوآوری به خدمات یا محصولاتی که شـرکت بـا بازارهـای آنها آشـنا نیـست، منجر شود، شرکت نوآور برای معرفی فناوری جدید، میتواند روش همکاری را انتخاب کند. در این روش، شرکت یافتههای فناورانه خود را برای تجاریسازی ارائه میدهد و متقابلاً به دانش بازار شریک خود دست مییابد.
استانداردسازی:
از دیگر عوامل مؤثر بر تصمیمگیری درباره همکـاری در معرفـی یـک فناوری جدیـد، فراینـد استانداردسـازی اسـت. ارائـه محصولات سازگار میتواند راهی برای شتاب دادن به رشد بازار باشد؛ بنابراین، ممکـن اسـت شرکتها بـرای تـسهیل سـازگاری محصول خود با استانداردهای بازار و ورود موفق به بازار مجبور به همکاری شوند. این همکاریها ممکن است به شـکل توافقهای مربوط به تجاریسازی فناوری جدید اجرایی گردد. گاهی اوقات چنین همکاریهایی ممکن است به شکل یک فعالیت مشترک فناورانه، تنها محدود به همکاری صرف در معرفی یک فناوری جدید نباشد. البته معمولاً شرکتهایی تصمیم به همکاری میگیرند که در توسعه یک محصول معین پیشگام باشند و هرگاه تشخیص دهند که زمانبندی آنها برای معرفی محصول مشابه است، همکاری خود را آغاز میکنند. در ایـن حالـت ممکن است آنها تصمیم به یکی کردن تلاشهای خود بگیرند و یک استاندارد مشترک را تعریف و به بـازار ارائـه کننـد تـا مجبـور نباشند ریسک یک جنگ استانداردها را در هنگام معرفی محصولات بپذیرند (که ممکن است به معنی زیانهای عظـیم در صـورت شکست باشد).
با در نظر گرفتن متغیرهای ذکرشده، روشهای متعددی برای همکاری و اکتساب فناوری پیشنهاد شده است. در جدول زیر خلاصهای این روشها آمده است.
فایل کامل گزارش را از اینجا دریافت نمایید.